پرش لینک ها

گامِ 13 تحلیل بنیادی – نسبت های فعالیت

در ادامه گامِ 12 تحلیل بنیادی که در آن به تشریح نسبت های اهرمی پرداختیم به سراغ تعریف مفصل نسبت های فعالیت می پردازیم؛ همانطور که از نام نسبت فعالیت یا همان نسبت کارایی مشخص است،  این نسبت ابزاری برای سنجش میزان کاربرد و کارایی دارایی‌های هر واحد تجاری می باشد که از طریق ارزیابی تأثیر دارایی ها بر میزان فروش ندازه‌گیری می گردد؛ در حقیقت این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌کارگیری مؤثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیاتی ارزیابی می‌کند.

مهم‌ترین عملکرد نسبت‌های این گروه ایجاد ارتباط و مرتبط کردن اقلام ترازنامه با صورت سود و زیان است، اما نکته حائز اهمیت که باید موردتوجه قرار گیرد این است که اقلام ترازنامه با توجه به ماهیتشان در لحظه محاسبه می‌شوند ولی اقلام سود و زیان مربوط به یک دوره زمانی معین هستند، که در محاسبه و تحلیل این نسبت، اغلب این موضوع در نظر گرفته نمی‌شود.

همچنین با توجه به اینکه توانایی قدرت فروش موجودی کالا، وصول مطالبات و پرداخت بدهی ها کلیدی برای ورورد به راه موفقیت هر واحد تجاری محسوب میشود؛ فلذا شش مورد از نسبت هایی که ما را از این اقلام آگاه می سازد به شرح زیر معرفی میگردند:

1- دفعات گردش دارایی ها

نسبت گردش داراییها یک معیار مناسبی برای ارزیابی چگونگی کارایی و کاربرد دارایی ها و استفاده از آنها در جهت ایجاد فروش و نهایتاً درآمد می باشد، در حقیقت این نسبت مقدار دارایی هایی را که شرکت برای کل فروش و درآمد خود به کار گرفته است نشان می دهد، همچنین این نسبت بیانگر کارایی مدیریت در نحوه اداره دارایی ها جهت ایجاد فروش و برنامه ریزی مدیران نسبت به سرمایه گذاری در  دارایی های ثبت جدید می باشد و از رابطه زیر به دست می آید:

2- گردش موجودی کالا

نسبت گردش موجودی کالا عبارتست از اندازه گیری تعداد دفعاتی که شرکت، سطح میانگین موجودی کالا خود را طی سال به فروش می رساند؛ نرخ گردش بالای این نسبت به معنای سهولت نسبی در فروش موجودی کالا است؛ در حالی که گردش پایین آن بیانگر وجود مشکلات در امر فروش است.

درصورتِ رابطه این نسبت از اقلام صورت سود و زیان و در مخرج آن از یکی از اقلام موجود در ترازنامه استفاده میگردد ، قلم موجود در صورت سود و زیان همان  بهای تمام شده کالای فروش رفته است که نماینده قیمت تمام شده تمام کالاهایی است که طی یک دوره مالی جهت فروش ، از انبار خارج شده است و متوسط قیمت تمام شده موجودی های کالا در ترازنامه که نماینده بهای تمام شده کالاهایی است که به طور متوسط در انبار موجود بوده است. به همین جهت است که میگوییم نسبت گردش موجودی کالا به معنای تعداد دفعاتی است که موجودی های جنسی به طور متوسط در طی یک دوره مالی گردش داشته اند.

این نسبت به دو رابطه زیر منتهی میگردد که توصیف هر کدام به شرح زیر است:

الف)دفعات گردش موجودی کالا

همانطور که در بالا بیان شد این نسبت نشان دهنده دفعاتی است که موجودی کالا از طریق خرید وارد انبار و جهت مصرف ان در تولید از آن خارج شده است هر چه تعداد دفعات گردش موجودی کالا بالاتر باشد به این معناست که موجودی های کالا کمتر راکد مانده و در جریان میباشند.

ب) دوره گردش موجودی کالا

 

پس از محاسبه دفعات گردش موجودی کالا نوبت به محاسبه دوره گردش موجودی کالا می رسد که نشان دهنده تعداد روزهایی است که موجودی های انبار شرکت از مواد و کالاها پر شده و سپس مصرف یا به فروش میروند و مجدداً موجودی های دیگری جایگزین آنها می شوند، دوره گردش موجودی های کالا همچنین مشخص میکند که آیا میزان موجودی شرکت چه حدی میباشد.

دوره گردش موجودی کالا از طریق فرمول زیر محاسبه میگردد:

همچنین برای محاسبه میانگین موجودی کالا میتوان از رابطه زیر استفاده نمود:

3- گردش حساب های دریافتنی

اندازه و ترکیب حساب ها و اسناد دریافتنی در طول عملیات تجاری دائماً در تغییر است مبلغ این حساب ها یا فروش های نسیه افزایش می یابد و با دریافت وصول وجه از بدهکاران کاهش می یابد شرکت ها و موسسات با اعطای اعتبارهای طولانی به مشتریان خود سعی در افزایش فروش خود دارند و این عمل باعث می شود مبالغ بیشتری در این حساب ها جمع گردد، که برای اندازه گیری حساب­های دریافتنی شرکت توسط تحلیل گران از دو نسبت برای اندازه گیری استفاده میشود که هرکدام را به تفصیل مطرح میکنیم :

الف) دفعات گردش حساب های دریافتنی

دفعات گردش حساب های دریافتنی ارتباط بین فروش های نسیه و حساب ها و اسناد دریافتنی ( البته اگر اسناد دریافتنی از فروشهای نسیه شرکت ناشی شده باشند ) را بیان می کند این نسبت نشان می دهد که در طی یک دوره مالی ، حسابها و اسناد دریافتنی چند دفعه وصول شده اند و اگر اطلاعات تفکیک شده مربوط به فروش های نسیه و نقد در دسترس نباشد ، در این صورت به جای فروش های نسیه خالص می توان از فروش کل استفاده نمود در مخرج کسر از متوسط حسابهای دریافتنی استفاده شده است زیرا این نسبت نشان دهنده معیار اندازه­گیری فعالیت یا گردش حساب های دریافتنی در طی دوره مالی است ولی اگر مانده حساب های دریافتنی اول دوره در دسترس نباشد و یا حساب های دریافتنی اول دوره غیر عادی( کوچکتر یا بزرگتر از حد معمول) باشد در این صورت از مانده حساب های دریافتنی پایان دوره در مخرج فرمول استفاده خواهد شد.

ب) دوره وصول مطالبات

با محاسبه این دوره معیاری برای سنجش مدت زمان لازم برای وصول نقدی حساب ها و اسناد دریافتنی ناشی از فروش های نسیه به مشتریان است، در حقیقت این دوره تعداد روزهایی که طول می کشد تا شرکت مطالبات خود را وصول کند مشخص می سازد.

بطور کلی، هرچقدر این نسبت بالاتر باشد میتوان نتیجه گرفت که واحد تجاری سریعتر میتواند وجوه خود را از مشتریان وصول نماید و عملیات آن در وضعیت مطلوبی قرار دارد.

پس از محاسبه دفعات گردش حساب های دریافتنی به محاسبه دوره وصول مطالبات می پردازیم که بیانگر مدت زمانی است که به طور متوسط طول می‌کشد تا یک شرکت، مطالبات خود را از مشتریان خودش دریافت کند و از طریق رابطه زیر محاسبه میگردد:

4- گردش حساب های پرداختنی

گردش حساب های پرداختنی در حقیقت توانایی شرکت در پرداخت وجه نقد به فروشندگان را اندازه­گیری می کند؛ بطور کلی هرچقدر این نسبت بالاتر باشد انعکاسی از آن است که واحد تجاری از نقدینگی مناسب تری جهت پرداخت بدهی های خود برخوردار است و عملیات آن در وضعیت مطلوب تری قرار دارد.

با محاسبه این دوره معیاری برای سنجش مدت زمان لازم برای پرداخت حساب های پرداختنی ناشی از فروش های نسیه به مشتریان است، در حقیقت این دوره تعداد روزهایی که طول می کشد تا شرکت بدهی های خود را پرداخت کند مشخص می سازد.

5- دوره گردش عملیات

به مدت زمانی گفته می‌شود طی آن شرکت مواد اولیه مورد نیاز را خریداری کرده، کالایی را  تولید کرده و پس از تحویل آن به مشتری، وجه آن را دریافت می‌کند. در حقیقت نسبت دوره گردش عملیات بیانگر فاصله زمانی بین خرید موجودی کالا و نهایتأ دریافت وجه نقد بابت فروش کالا در هر واحد تجاری میباشد .

6- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش یکی از نسبت های کارایی (فعالیت) شرکت هاست و از تقسیم موجودی کل کالا بر سرمایه در گردش شرکت به دست می‌آید. این نسبت در حقیقت نشانگر آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش یک شرکت را کالا تشکیل می‌دهد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که مشخص کننده سلامت عملیات جاری در یک شرکت است. اگر این نسبت بالا باشد، نشان می‌دهد که حجم تولید کالا از میزان فروش آن بیشتر است و وجوه نقد به اندازه کافی به چرخه مالی شرکت برنمی‌گردد و در نتیجه شرکت بازدهی مورد انتظار را ندارد. این مورد می‌تواند نشان از ضعف در فروش  و یا حتی بازاریابی باشد.

این نسبت توانایی واحد تجاری را از بابت سرمایه گذاری در موجودی کالا نشان می دهد و از رابطه زیر محاسبه میگردد:

پیام بگذارید