بررسی بازار کامودیتی 1400
تولید ناخالص داخلی که به اختصار GDP نامیده میشود، ارزش بازار کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور در یک دوره زمانی خاص را بیان میکند و یک شاخص پر اهمیت برای ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور است. هر چه تولید ناخالص داخلی یک کشور بیشتر باشد، نشان از بهتر بودن وضعیت کلان اقتصادی آن کشور است.
در سال 2020 با توجه به شیوع ویروس کرونا و بحران اقتصاد جهانی، تولید ناخالص داخلی کشورها دچار افت شده، اما پس از کشف واکسن کرونا و بهبود نسبی تقاضا، به شرایط قبل از دوره همهگیری کوید-19 نزدیک شده و نتیجتاً ده کشور اول از لحاظ تولید ناخالص داخلی، به طور متوسط 5.5% رشد را تجربه کردند.
بر اساس گزارشات Statista، پیش بینیها بیان میکند که تا سال 2030 چین از ایالات متحده پیشی بگیرد و به بیشترین تولید ناخالص داخلی به ارزش 31.7 تریلیون دلار برسد. این در حالی است که در آن زمان آمریکا با تولید ناخالص داخلی 22.9 تریلیون دلار در جاهگاه دوم قرار گیرد.
کالاها
کالاهای اولیه که ترجمانی از کامودیتیها است، به علت آنکه ماده اولیه صنایع هستند و قیمت آنها اثر مستقیم بر ارزش محصول نهایی دارد، برای اقتصاد با اهمیت است. بررسی این کالاها به صورت یک شاخص کمک شایانی به یافتن روند حرکت آنها میکند. یکی از شاخصهای بررسی، شاخص کامودیتی بلومبرگ است که از 23 کالا با وزنهای مشخص تشکیل شده است.
شاخص کامودیتی بلومبرگ در محدوده 126 دلار بالاترین رقم نسبت به سال 2020 میلادی را تجربه کرده است. از عوامل رشد این شاخص، بهبود تقاضا برای مواد اولیه، پیش بینی تورم جهانی و نگرانیهای جهانی از درگیری نطامی بین روسیه و اوکراین و نهایتا بحران تامین انرژی و غدا در جهان است.
در ابتدای سال 2020 تا قبل از تائید سازمان بهداشت جهانی از همهگیری ویروس کووید-19، شاخص قیمت کامودیتیها در کانال 90 دلار معامله میشد، اما با اعمال محدودیتها در مارس 2020 در چین به سرعت بر تمامی بازارهای جهانی اثر گذاشت و افت تقاضا برای اغلب کامودیتیهای صنعتی و فلزی به علت قرنطینه، سیگنالی کاهشی به بازار وارد کرد و در تاریخ 20 آوریل 2020، کمترین رقم خود را به ارزش 60 دلار در سالیان اخیر ثبت کرد.
پس از تزریق منابع مالی به بازارها و اقدامات حمایتکننده کشورها از اقتصاد، قیمت کامودیتیها روند رو به رشدی پیدا کرد و در نهایت در ماه های اخیر، از کف سال 2020 رشد 100% را ثبت کرده است.
مس
قیمت مس در ابتدای سال میلادی 2020 در محدود کانال 6000 دلار قرار داشت، اما در طول دو سال با رشد بیش از 66% به بالای 10،000 دلار رسید.
در نیمه نخست ماه ژانویه با اعلام رسمی سازمان بهداشت جهانی درباره موضوع همهگیری بیماری کرونا، قیمت مس در یک روند نزولی به عدد 4650 دلار رسید که کمترین مقدار خود از سال 2016 بود. تزریق منابع مالی به اقتصاد و کمبود عرضه مس به علت درگیریهای اتحادیههای کارگری معدن شیلی و بهبود وضعیت تقاضا پس از واکسیناسیون سراسری و رفع محدودیتها، روند صعودی برای آن رقم زد.
سال 2022 محرکهای اقتصادی چین به عنوان بزرگترین بازیگر صنعت مس که بیش از 50% مس جهان را چین مصرف میکند. در بخش ساخت و ساز و بازار خودروهای برقی می تواند عامل مهمی برای رشد تقاضای قیمت جهانی این فلز باشد.
گلدمن ساکس معتقد است که مس در دستیابی به کربنزدایی و جایگزینی نفت با منابع انرژی تجدید پذیر بسیار مهم خواهد بود و در حال حاضر، بازار با بحران عرضه مواجه است که میتواند قیمت را تا بیش از 60 درصد در چهار سال آینده افزایش دهد. همچنین تغییر تدریجی به انرژیهای سبز، تقاضای مس را از این بخش نوظهور به 5.4 میلیون تن تا سال 2030 افزایش خواهد داد. حتی با بهرهبرداری از یک معدن جدید در جهان ممکن است تا سال 2030 با شکاف عرضه مس 8.2 میلیون تنی مواجه شود. این بانک برآورد میکند افزایش تقاضا و به احتمال زیاد عرضه پایین، قیمت مس را تا سال 2025 از سطوح فعلی به 15 هزار دلار در هر تن افزایش دهد.
نفت برنت
نفت برنت در سال 2020 به علت شیوع بیماری کرونا، در روند نزولی قرار گرفت، به طوری که در آوریل همان سال کمترین قیمت خود یعنی 19.51 دلار را ثبت کرد.
با کاهش محدودیتهای ناشی از کرونا و بازگشت تقاضا، قیمت نفت روند معکوس به خود گرفت و از کف خود فاصله 20 دلاری پیدا کرد. چشمانداز افزایش تورم و خروج از رکود اقتصادی حاصل از شیوع ویروس کرونا بر قیمت این کالا اثر گذاشته و در یک سال اخیر آن را به بشکه ای 70 دلار رساند.
حمله به اوکراین بزرگترین جنگ اروپا پس از جنگ جهانی دوم را رقم زده و تهدیدی بزرگ برای امنیت انرژی این قاره به شمار می رود. روسیه به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت و گاز جهان، روابط انرژی مستقیم با چندین کشور اروپایی، چین، ژاپن، کره جنوبی، ویتنام و دیگران دارد. نگرانیهای بازار در مورد تحریم صادرات نفت و گاز روسیه، قیمت نفت برنت را در یک بازه به ۱۳۲ دلار در هر بشکه رساند.
بازار جهانی نفت در حال حاضر با کاهش ظرفیت مازاد تولید نفت جهانی مواجه است که ناشی از سرمایهگذاری کم، کاهش ذخایر جهانی نفت، تحریمها علیه روسیه و ممنوعیت واردات نفت روسیه از سوی ایالات متحده است. مطمئناً خطر افزایش بیشتر قیمت ها وجود دارد .اگر بخواهیم سناریویی را ببینیم که در آن صادرات انرژی روسیه به طور کامل هدف گذاری شود، می تواند به وضعیتی منجر شود که شاهد افزایش قیمت برنت در سال جاری تا ۱۵۰ دلار آمریکا در هر بشکه باشیم. بازار نمیتواند کل مقدار از دست رفته عرضه صادراتی روسیه را جبران کند و بنابراین تحت این سناریو، بازار برای آینده با کسری مواجه خواهد شد. این در زمانی اتفاق میافتد که موجودیهای جهانی قبلاً به سطوح پایین تاریخی کاهش یافته است.با این حال، بعید است که صادرات انرژی روسیه تحت تحریم های نفتی به صفر برسد. همانطور که در مورد ایران دیده شد، هنوز خریدارانی وجود دارند که مایل به خرید نفت از کشورهای تحت تحریم هستند. در چنین سناریویی، احتمالاً شاهد افزایش قابل توجه قیمت برنت در آیندهای نزدیک خواهیم بود. بدیهی است که در حال حاضر ابهامات زیادی در بازار نفت وجود دارد و تنها قطعیت این است که پیشبینیها با تغییر وضعیت روسیه و اوکراین، تغییر خواهند کرد.
اوره
بزرگترین تولیدکننده اوره در جهان در گام اول چین و بعد از آن روسیه است. اما با توجه به میزان جمعیت و صنعت عظیم کشت چین، بزرگترین مصرفکننده اوره در جهان هم محسوب میشود.
بزرگترین صادرکنندگان اوره عبارتند از روسیه، قطر، عمان و… یا به عبارتی کشورهایی که دسترسی گسترده به منابع گاز طبیعی دارند، بزرگترین واردکنندگان اوره نیز عبارتند از هند، برزیل و آمریکا که بزرگترین کشورهای تولیدکننده انواع مواد غذایی نیز هستند.در ابتدای سال 2020 نرخ اوره در محدوده 215 دلاری که کف 3 سال اخیر خود بود قرار گرفت. اما پس از آن با بازگشت نسبی تقاضا به بازارها مجددا در روند صعودی قرار گرفت. در سال 2021 رشد قیمت گاز به علت تغییرات شرایط آب و هوایی و آشفتگی زنجیره تأمین جهانی به واسطه شیوع کرونا و از سوی دیگر روند صعودی نفت و قیمت ذغال سنگ سبب تعطیلی و یا کاهش تولید بسیاری از واحدهای بزرگ تولیدکننده اوره و آمونیاک در اروپا و ایالات متحده و رشد شدید قیمت جهانی غلات، سبب فتح سقف 933 دلاری در نوامبر 2021 شد. پس از آن با افت تقاضا، در 600 دلار قرار گرفت. با شدت گرفتن تنش و آغاز جنگ روسیه و اوکراین قیمت اوره رشد بیش از 250 دلار را تجربه کرد.
تحریم های غرب بر علیه روسیه، می تواند توازن بازار را بر هم زده و عرضه اوره روسیه را تحت تاثیر قرار دهد و جهش قیمتی اوره و مواد غذایی را درپی داشته باشد.
طلا
قیمت اونس طلا از سال 2015 که شاخص دلار بعد از عبور از بحران اقتصادی در مدار صعود قرار گرفت، از کف 1000 دلار تا سال 2020 در قیمت 2000 دلار رسید. دلایل این رشد نگرانیهای شیوع ویروس کرونا، رکود فعالیتهای اقتصادی و بحران اقتصاد جهان است.
طلا از نگاه سرمایهگذاران با سایر کامودیتیها تفاوت دارد. این فلز گرانبها دارایی امن محسوب میشود و به همین جهت در شرایطی که بحرانهای اقتصادی چشمانداز آینده را غیر قابل پیشبینی میکند، رشد تقاضا در آن دیده میشود. با کشف واکسن کرونا و بازگشت رونق به بازارهای اقتصادی، افزایش بازده اوراق 10 ساله خزانه آمریکا و شاخص دلار،طلا با مازاد عرضه و کاهش قیمت روبهرو کرد به طوری که در مارس 2021 در کف 7 ماهه قرار گرفت، زیرا نرخهای بهره بالاتر هزینه نگهداری طلا که بازدهی ندارد را افزایش میدهد.
عوامل رشد شتابان نرخ تورم ، رشد کامودیتیها و کاهش دلار آمریکا و همچنین نگرانی استمرار درگیری نظامی میان روسیه و اوکراین سبب رشد پی در پی قیمت اونس طلا شد.
چشمانداز مثبت نرخ سود اوراق خزانهداری آمریکا به واسطه سیاستهای انقباضی اتخاذ شده سبب میشود که سدی در برابر رشد قیمت طلا به واسطه افزایش هزینه نگهداری آن ایجاد گردد؛ اما مسائل ژئوپلوتیکی اخیر شرق اروپا و روسیه، میتواند تمام این عوامل را کنار زده و سبب رشد قیمت جهانی طلا گردد.