به طور کلی، اقتصاد یک سیستم به هم پیوسته از کار، مبادله و مصرف انسانی است. اقتصاد به طور طبیعی از تلاش انسانی شکل میگیرد و نظمی خودانگیخته شبیه زبان دارد. افراد برای بهبود استانداردهای زندگی خود با یکدیگر تجارت میکنند. بهبود استانداردهای زندگی زمانی امکان پذیر میشود که نیروی کار مولدتر باشد. بهرهوری توسط تخصص، نوآوری تکنولوژیکی و سرمایه در گردش هدایت میشود. تنها راه پایدار برای رشد یک اقتصاد از طریق افزایش بهرهوری است.
اقتصاد چیست؟
اقتصاد مطالعه چگونگی تخصیص منابع محدود افراد و گروهها برای استفاده در تولید، توزیع و مصرف است. معمولاً به اقتصاد کلان، که به اقتصاد گسترده نگاه میکند، و اقتصاد خرد، که به افراد و مشاغل فردی مینگرد، تقسیم میشود.
شکلگیری اقتصادی
اقتصاد زمانی شکل میگیرد که گروههایی از افراد از مهارتها، علایق و تمایلات منحصربهفرد خود برای تجارت داوطلبانه با یکدیگر استفاده کنند. مردم تجارت میکنند زیرا معتقدند این امر باعث بهتر شدن شرایط زندگی آنها میشود. از لحاظ تاریخی، نوعی واسطه (پول) برای تسهیل تجارت معرفی شده است.
افراد بر اساس ارزشی که دیگران برای نتیجههای تولیدیشان قائل هستند، پاداش مالی دریافت میکنند. پس بنابراین تمایل دارند در چیزی که آنها را با متمایزمیکند، تخصص پیدا کنند تا بتوانند ارزش افزوده بالاتری کسب کنند. سپس آنها نمایش قابل حمل ارزش تولیدی خود یعنی پول را به دست آورده و با کالاها و خدمات دیگر مبادله میکنند. مجموع این تلاشهای مولد، اقتصاد نامیده میشود.
رشد اقتصاد
زمانی یک کارگر مولد ثروت است که بتواند منابع را به کالا و خدمات با ارزش افزوده بالا تبدیل کند، که این میتواند شامل هر فردی باشد، از یک کشاورز که بازده محصول را بهبود میبخشد تا یک بازیکن فوتبال که بلیط و پیراهن بیشتری میفروشد. زمانی که یک گروه کامل از فعالان اقتصادی بتوانند کالاها و خدمات را با ارزش افزوده بیشتری تولید کنند، به آن رشد اقتصادی میگویند.
اصل وجود اقتصاد تبدیل کردند کم به زیاد و بهتر و با ارزش افزوده بالاتر است. مازاد کالا و خدمات، دستیابی به استاندارد معینی از زندگی را آسانتر میکند. به همین دلیل است که اقتصاددانان بسیار نگران بهرهوری و کارایی هستند. همچنین به همین دلیل است که بازارها به کسانی که بیشترین ارزش را از نظر مصرفکنندگان تولید می کنند، پاداش میدهند.
تنها چند راه برای افزایش بهرهوری واقعی وجود دارد. بدیهیترین چیز داشتن ابزار و تجهیزات بهتری است که اقتصاددانان به آن کالاهای سرمایهای میگویند (کشاورز با تراکتور بهرهوری بیشتری نسبت به کشاورز با یک بیل کوچک دارد.) توسعه و ساخت کالاهای سرمایهای زمان میبرد که مستلزم صرفهجویی و سرمایهگذاری است. پس انداز و سرمایه گذاری زمانی افزایش مییابد که مصرف فعلی برای مصرف آینده به تعویق بیفتد. بخش مالی (بانکداری و بهره) این عملکرد را در اقتصادهای مدرن ارائه میدهد.
راه دیگر برای بهبود بهرهوری از طریق تخصص است. کارگران بهرهوری مهارتها و کالاهای سرمایهای خود را از طریق آموزش، تمرین و تکنیکهای جدید بهبود میبخشند. وقتی ذهن انسان نحوه استفاده از ابزار انسانی را بهتر درک کند، کالاها و خدمات بیشتری تولید میشود و اقتصاد رشد میکند. این سبب میشود سطح استاندارد زندگی بشر بالا رود.
شاخصهای سنجش اقتصاد چیست؟
شاخصهای اقتصادی گزارشهایی از نحوه عملکرد اقتصاد در حوزههای کلیدی هستند. این گزارشها به صورت دورهای منتشر میشوند و بر عملکرد سهام، سیاست نرخ بهره و سیاست های دولتی تأثیر میگذارند. برخی از نمونه ها شامل داده های تولید ناخالص داخلی، خرده فروشی و اشتغال و … است.
انواع سیستمهای اقتصادی چیست؟
به صورت کلی میتوان سیستمهای اقتصادی را به 5 بخش تقسیمبندی کرد.
1-سیستمهای بدوی گرایانه که در آن افراد نیازها و خواستههای خود را تولید میکنند.
2-سیستم فئودالیسم که در آن رشد اقتصادی توسط تولید توسط طبقه اجتماعی هدایت میشود.
3-سیستم سرمایهداری که در آن افراد و مشاغل صاحب کالاهای سرمایهای هستند و تولید توسط پویایی عرضه و تقاضا در اقتصاد بازار هدایت میشود.
4- سیستم سوسیالیسم، که در آن تصمیمات تولید توسط یک گروه گرفته میشود و بسیاری از کارکردهای اقتصادی بین همه مشترک است.
5- سیستم کومونیسم که نوعی اقتصاد دستوری که در آن تولید از طریق دولت متمرکز میشود.